••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شعر

 هرچند بر لب ، واژه ی انکار دارم

در سر هوای عاشقی ، بسیار دارم
سقفی ست بالای سرم ، الحمدلله
من خانه ای بی سقف و بی دیوار دارم
چیزی بجز غربت درون کوله ام نیست
بر شانه ام چیزی ورای بار دارم
من (دوستت دارم) ، همین یک جمله کافی ست
لب بسته ام ، بر صحبتم اصرار دارم
لب وا کن و با خنده ، غرقم کن در این تنگ
با این دوتا ماهی قرمز ، کار دارم
گل کرده گیسوی تو بین روسری ها
بر دست هایم به جای زخم ، خار دارم
تهدید کردی و دوباره دست بردم
میدانی آخر شاعرم ، آزار دارم
بردار از سر روسری را ، چند وقتی ست
رویای گشتن ، توی گندمزار دارم 

فؤاد میرشاه ولد
+ نوشته شده در یک شنبه 10 مرداد 1400برچسب:شعر,فواد میرشاه ولی,با این دوتا ماهی قرمز کار دارم, ساعت 17:37 توسط آزاده یاسینی